درسان دیکه شیر نمی خوره
چند وقت بود که همه میگفتن از شیر بگیرمت ولی مگه دلم می یومد
ولی این دفعه چون دکتر گفته بود بیشتر از 2 سال نخوره تصمیم جدی مو گرفتم و از 4 روز پیش دیگه بهت شیر ندادم
جالب اینجاس که خیلی منطقی با این قضیه کنار اومدی و خدا رو شکر اصلاً اذیتم نکردی فکر نمی کردم اینقدر راحت و بی دردسر بتونم از شیر بگیرمت
دختر گلم آخه شما خیلی وابسته به شیرت بودی مخصوصاً اینکه قبل از خواب باید شیر می خوردی و با شیر من چشما تو می بستی
گلم همیشه می دیدم مادرایی که بچه هاشونو از شیر می گیرن خودشون خیلی بی قراری میکنن خنده ام می گرفت ولی حالا متوجه شدم که همان اندازه که تو به من وابسته بودی منم به تو وابسته بودم
عزیز دلم امروز درست 4 روز است که عادت شیر خوردنت رو ترک کردی
چند روزه که وقتی خوابت میاد میگی بریم بخوابیم بعد میای تو بغلم خودتو می چسپونی بهم و می خوابی
نفس مامان
باید اعتراف کنم که خیلی دل تنگ اون لحظه ها هستم که تو در بغلم آروم می گرفتی و من شیر خوردنت را با لذت تماشا میکردم
بیشتر از تو من بی قراری می کنم و عذاب می کشم خداییش خیلی سخته دل کندن ازت فکرشو می کنم که دیگه نمی تونم بهت شیر بدم خیلی عذابم میده
این عکس مال بعد از از شیر گرفتنت