تولد دوباره درسان
دوازدهم فروردین 94 اولین فرصت مناسبی بود بعد از تاریخ تولدت و آمدن خاله مرجان از مسافرت که برات تولد بگیرم همون طوری که قولت داده بودم برات کیک کیتی گرفتم البته قرار بود بریم شیرینی فروشی اگه کیک کیتی آماده داشت برات بگیرم اگه نه یه شکل دیگه چند روز قبلش رفتم سوال کردم گفتن ممکنه نداشته باشیم منم برای اینکه غصه نخوری دوباره برات سفارش دادم اینم یه آوانس
به هر حال تولد خوبی بود با اینکه کادوهاتو گرفته بودی و خودتم می درونستی ولی همه دوباره برات یه کادو کوچولو آوردن مامان جون :چند تا کتاب قصه
خاله مرجان : یه کیف
خاله مریم: دفتر نقاشی،قمقمه، ماسک صورت
عرفان جونم : یه آکواریوم خوشکل با چند تا ماهی
ممنون از همه خیلی دوستون دارم
120 ساله بشه نه کمه همیشه زنده باشی
قربون فوت کردنت انگار می خوای آتیش به چه بزرگی رو خاموش کنی!
آماده شدن برای کیک بریدن
و اینم بریدن کیک با تمام نیرو
اصلا توقع کادو نداشتی
واینم از هنرای مامان عدد 4 رو از اون ور گذاشته بود که مثلا تو عکس درست بیوفته