بازگشت مامان جون و خاله مرجان از سفر حج و سوغاتی های درسان خانم
مامان جون به همراه خاله مرجان و عمو مجید 4 خرداد ماه رفتن سفر حج ... ما چند روزی خونه بابا جون اینا بودم که هم بابا جون تنها نباشه هم مواظب مهربان و عرفان باشیم روز 16 خرداد ماه از سفر برگشتن و برای ما کلی سوغاتی آوردن حجشون مقبول و دستشون درد نکنه اینم از عکس سوغاتی های شما که کلی با هاشون حال کردی و تمام روز یکی رو می پوشیدی در می آوردی بد دوباره اون یکی رو می پوشیدی با کلاه چتری آفتابیت که خیلی حال کرده بودی مخصوصا که صورتی هم بود (شما عاشق رنگ صورتی هستی حتی موقع پاستیل خوردن رنگ صورتی رو انتخاب می کنی ) ساعت باب اسفنجیتم تا چند روز از دستت در نمی آوردی در ضمن روزایی که مامان جونت نبود خیلی دلتنگش شده بودی ولی اینو نشون نمی دادی همینکه مامان جونو تو فرودگاه دیدی پریدی تو بغلش و تا شب ازش جدا نشدی شبم کنار مامان جون خوا بیدی بعد من بردمت کنار خودم فرداشم برنامت همین بود تا کم کم دوباره برات عادی شد فدای دختر صبورم برم که این همه تو داره