درساندرسان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

درسان از رویا تا واقعیت

می خواهم برایت تعریف کنم چگونه اسمت درسان شد

از ماهها قبل به فکر اسم تو بودم چند تا کتاب اسم گرفتم تو چند تا سایت سر زدم یه تعدادی اسم انتخاب کردم برای بابات گفتم از همه نظر خواستم اما هیچ کدوم تو دلم نبود تا اینکه به دنیا اومدی نمیدونم چرا روز سوم به دنیا اومدنت بود اومدم قربون صدقت برم گفتم درسان مامان باباتم همینو گرفت بدون اینکه به من بگه فرداش رفت شناسنامتو گرفت به نام زیبای درسان البته قبلا این اسم رو پیدا کرده بودم و در کل ایران 15 نفر این اسم رو داشتن که شما 16 همین نفر بودین ...
21 اسفند 1391

پدر که باشی

پدر که باشی!!!      با تمام سختی ها و مشقتهای روزگار،با دیدن غم فرزندت میگویی:      نگران نباش"درست میشود.خیالت تخت من پشتت هستم"       پدر که باشی-      سردت میشود و کت بر شانه ی دخترت می اندازی     پدر که باشی -    چهرهات خشن میشود و دلت دریایی.....آرام نمیگیری تا تکه نانی      نیاوری    پدر که باشی -    عصا میخواهی اما نمی گویی    هر روز ، خم تر از دیروز ، جلوی آینه محکم ایستادن  تمرین می کنی    پدر که باشی -   در کتابی جایی نداری...
21 اسفند 1391

اتاق نی نی جونی

درسانم اینم چند تا عکس از اتاقت که خاله مرجان و عمو مجید و خاله مریم به همراه مامان و بابا اونو درست کردن البته زحمت خریدش پای مامان جون و بابا جون مهربونت بود ...
21 اسفند 1391

درسان 25 روزه در برابر ماهی که عمو مجید گرفته

داستان از این قرار بود که وقتی درسان 25 روز داشت وحدود 4.5 کیلو وزن عمو مجید ماهی گرفت که 5 کیلو وزن داشت خاله مرجان گفت: که ماهی صید شده رو با شما پری دریایی مقایسه کنیم که اینم نتیجش!!!!!!!!!!!!!! ...
21 اسفند 1391

وقتی مادر شدم

وقتی مادر شدم یاد گرفتم با یک دست همه چیز را بر دارم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه برای موفقیت همه تلاش کنم وقتی مادر شدم یادگرفتم عاشقانه دوست بدارم وقتی مادر شدم یاد گرفتم دلیل هر چیز را بدون پرسیدن بدانم وقتی مادر شدم  یاد گرفتم با در باز حمام کنم وقتی مادر شدم یاد گرفتم زود و سریع همه کارهایم را به انجام برسانم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه یک دستی همه کار انجام دهم وقتی مادر شدم یادگرفتم بهتر بغل کنم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه باید از  هرچه دوست دارم دفاع کنم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه از مادرم قدر دانی کنم...
20 اسفند 1391